پرسه در خاک غریب پرسه ی بی انتهاست
هم گریز غربتم زادگاه من کجاست؟
تـُو شبای پرسه ی دل واپسی
که می خوام دنیا رو فریاد بزنم
به کدوم لهجه ترانه سر کنم
به کدوم زبون تو رو داد بزنم
گم و گیج و تلخ و بی گذشته ام
توی شهری که پناه داده به من
از کدوم طرف میشه به هم رسید
همه کوچه ها به غربت می رسن
تو کدوم پس کوچه اولین سلام
سبد سبزو پر از ترانه کرد
تو کدوم محله واپسین وداع
غزل های عشقو غمگنانه کرد
کوچه ها و خونه ها، محله ها
این جا دفترچه های بی خاطره اند!
کوچه ها و خونه ها محله ها
این جا دفترچه های بی خاطره اند!
پرسه در خاک غریب پرسه ی بی انتهاست
هم گریز غربتم زادگاه من کجاست؟
برام از خاطره سنگری بساز
بید بی ریشه رو شن باد می بره
نسل بی گذشته رو خاک غریب
مثل شخم کهنه از یاد می بره
می خوام از باغچه ی سبز امروزها
سبد خاطره هامو پر کنم
می خوام از عطر دوباره گل شدن
شهر سالخوردگی هامو پر کنم
کوچه ها و خونه ها، محله ها
این جا دفترچه های بی خاطره اند!
کوچه ها و خونه ها محله ها
این جا دفترچه های بی خاطره اند!
این ترانه را با صدای داریوش شنیده ام.
ترانه سرا: ایرج جنتی عطایی.
سلام بسیار زیباست خسته نباشی