Alkaya(شعر و ترانه/ ترجمه ترانه های ترکی)

پرواز را به خاطر بسپار....

Alkaya(شعر و ترانه/ ترجمه ترانه های ترکی)

پرواز را به خاطر بسپار....

Qar (برف): ممد آراز

Qar


برف:


Uzaqdan baxıram ağappağ təmiz

Yaxına gəlirəm qurd düşüp qara

Yadıma düşürki bəzən hissimiz

Nə qədər aldanır bu ağlıqlara


از دور نگاه می کنم، سفید و تمیز

نزدیک که می آیم، برف کرمو شده است

به یادم می آید که گاهی احساس مان

چقدر فریب این سپیدی ها را می خورَد


Qayğılar görürük börüncək kimi

Tikandan astarı ipəkdən üzü

Vədələrdə gördük kəpənək kimi

Aldanan uşağa döndərir bizi


آزارها می بینیم به سان حشرات زهرآلود

روی حریری دارند و آستر(باطن) خارآلود

چه وعده هایی دیدیم به سان پروانه قشنگ

ما را تبدیل به کودکی فریب خورده می کند


Uzaqdan baxıram ağappağ qəşəng

Yaxına gəlirəm qar kif atıbdır

Qəlbim inciməsin gözümdən gərək

Qəlbimdə gözümü çox aldadıbdır


از دور نگاه می کنم، سفید و قشنگ

نزدیک که می آیم، برف کثیف شده است

قلبم نباید از چشمانم ناراحت شود

چرا که قلبم نیز چشمانم را بسی فریب داده است.


Məmməd. Araz


نظرات 2 + ارسال نظر
جیمبو سه‌شنبه 17 مرداد 1391 ساعت 13:24

سلام و خسته نباشی. شعرهای ترکی کمتر شدن ها! شما که می دونی ما دوستت داریم.پس عشوه نکن و شعر ترکی بیا. از شعرهای خودتم بذار بی زحمت!

منم دوستتون دارم جیمبوی عزیز. به چشم.

سپیده سه‌شنبه 10 مرداد 1391 ساعت 12:12

سلام فریبها را شناختن خود هنر است کاهاً فریب می خوریم و تا عمر داریم نمی فهمیم که چه بود و چه شد کاش همه چیز یک رو داشت

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد