Alkaya(شعر و ترانه/ ترجمه ترانه های ترکی)

پرواز را به خاطر بسپار....

Alkaya(شعر و ترانه/ ترجمه ترانه های ترکی)

پرواز را به خاطر بسپار....

سفره ی سین

 هر روزتان نوروز........... نوروزتان پیروز 

تقدیم به تمام عزیزانم به امید این که هر جا که هستند و با هر که هستند سالی دور از بدی ها و کشمکش ها و آلودگی ها و روزهایی پر از محبت و موفقیت و صلح و صفا پیش رو داشته باشند:

 

 

سفره ی سین: 

 

 

پلاس کهنه ی اندیشه را دور باید انداخت
زمان بر مغز و پوست کهنگی می تازد امروز
چه کم داریم من و تو از درخت و سنگ بی مغز و زمین ای دوست
بنگر بنگر زمین هم پوست می اندازد امروز
پلاس کهنه ی اندیشه را دور باید انداخت

زمستان هر چه بود تاریک و طولانی
دل ما هر چه شد سرد و زمستانی
زمین اما به دور از کینه ی بهمن
نشسته با گل و خورشید به مهمانی


به شاد باش شمیم بارش نم نم
به فال نیک دیدار گل مریم
بیا تا یک نفس شکرانه ی امروز
به داغ دل فراموشی دهیم با هم


بزن ای طبل باران
برقص ای بید مجنون
رسیده پچ پچ گل
به گوش خاک محزون
بیائید سفره ی عید
بچینیم قاصدکها
هزاران سین تازه
به جای سوز و سرما

 

زمستان هر چه بود تاریک و طولانی
دل ما هر چه شد سرد و زمستانی
زمین اما به دور از کینه ی بهمن
نشسته با گل و خورشید به مهمانی
 

 

تماشا کن تو در آینه ی نوروز
نمی بینی غبار قصه ی دیروز
مبادا بر چلیپای شب سرما
مسیحائی چنین بخشنده و دلسوز


بزن ای طبل باران
برقص ای بید مجنون
رسیده پچ پچ گل
به گوش خاک محزون
بیائید سفره ی عید
بچینیم قاصدکها
هزاران سین تازه
به جای سوگ و سرما


این ترانه را با صدای داریوش اقبالی شنیده ام.