Alkaya(شعر و ترانه/ ترجمه ترانه های ترکی)

پرواز را به خاطر بسپار....

Alkaya(شعر و ترانه/ ترجمه ترانه های ترکی)

پرواز را به خاطر بسپار....

پرسه

پرسه: 

 

 

با دستانی 

 

که تا دیوار مقابل یاریت نمی کنند 

 

با پاهایی 

 

که راه را همراهیت نمی کنند 

 

با اشکی 

 

که نماد ناکامی ات گشته است 

 

با سیگاری 

 

که تسکینت دیگر نمی دهد 

 

ای بی پناه 

 

به امید کدامین سبز جای 

 

در کوچه ها پرسه می زنی؟؟ 

 

تبریز/ مهرماه1378 

 

نظرات 5 + ارسال نظر
ماریا شنبه 7 آبان 1390 ساعت 10:59 http://bahar-sabz.mihanblog.com

سبز خواهی شد
جوانه خواهی زد
باران در راه است

ماریا شنبه 7 آبان 1390 ساعت 10:55 http://bahar-sabz.mihanblog.com

به هوای ژاییز می مانی آدم نمی داند وقت دیدنت چه بپوشد!!!!

ابری ام ابری؛ سخت ابری!

جیمبو چهارشنبه 4 آبان 1390 ساعت 13:04

پرسه در خاک غریب پرسه ی بی انتهاست
هم گریز غربتم زادگاه من کجاست؟.....
شعر زیبایی بود. مرسی.

سپیده دوشنبه 2 آبان 1390 ساعت 13:48

شاید روزی دستی بیاریت دراز شود .
شاید خشم ستمگری شمع سوزان سیگارت شود . آنروز ما سبز جای امن را خواهیم یافت .

و ما جملگی به آن روز زنده ایم.

سپیده دوشنبه 2 آبان 1390 ساعت 13:45

امید باید داشت و پرسه زد اگر نا امید باشیم آنروز مرده ایم .

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد