Alkaya(شعر و ترانه/ ترجمه ترانه های ترکی)

پرواز را به خاطر بسپار....

Alkaya(شعر و ترانه/ ترجمه ترانه های ترکی)

پرواز را به خاطر بسپار....

فرزندان صالح

فرزندان صالح: 

 

 

ای پدر 

 

اصلت را، وجودت را 

 

ما فرزندان صالحت حفظ کرده ایم 

 

که هیچ از خون باکی مان نیست! 

 

ای پدر 

 

اکنون به وجود ما افتخار کن 

 

که ما فرزندان صالحت 

 

هم چنان راه ِتو را در راهیم 

 

ای پدر، ای قابیل 

 

آسوده بخواب که ما هابیل زمان را هر روز 

 

هر روز، در کشتن ایم! 

 

تبریز/ خرداد ماه79 

 

دستی برای تو

دستی برای تو: 

 

 

برخیز! 

برخیز با دست چپی که ستون کرده ای برای برخاستن 

و بر دست راستت، سلاحت را سخت بفشار! 

دستی برای کمک به تو گشوده نخواهد شد 

و دری برای پناه دادنت! 

در جنگل بیتوته کن 

و چشم از کومه های خاک آلوده بردار 

بر دستت تکیه کن و چشم از یاری دیگران برگیر 

و هم چنان قبضه ی شمشیر ِنقره نشان را در مشت بفشار 

که تنها سلاحت یاری ات خواهد کرد 

در این راه! 

 

 

برخیز! 

برخیز و سوار ِاسب ِپیروزمندی شو 

اسب سپید یالی که تو را تا آن سوی نام ها خواهد بُرد 

تا بر تو لکه ی ننگی نباشد. 

 

 

و تو! 

آرام گیر و چنان ساده زندگی کن با مردُم ِهم رنگت 

که گویی ناهمگونی ِمن تو را بی اثر بوده است؛ 

سنگ پاره های راه تو را خواهند شکست! 

من دو دست بیشتر نخواهم داشت آن دم که 

زمان برخاستن 

و شمشیر گرفتن باشد 

دستی برای تو نیست 

دستی برای همراهی ات 

و قلبی برای دلدادگی ات 

که من خویشتن را وقف کرده ام! 

 

بهمن ماه 1377 

 

میراث

میراث: 

 

 

پدران ِما 

 

از خشم ما بهره ای نبردند 

 

ما نیز از رخوت شان! 

 

فرزندان ِما 

 

از صبر ِما بهره ای نبـَرند 

 

ما نیز از شدّت شان! 

 

تبریز/ مهرماه1378