Alkaya(شعر و ترانه/ ترجمه ترانه های ترکی)

پرواز را به خاطر بسپار....

Alkaya(شعر و ترانه/ ترجمه ترانه های ترکی)

پرواز را به خاطر بسپار....

برادر جان: داریوش



برادر جان نمی دونی چه دل تنگم

برادر جان نمی دونی چه غمگینم

نمی دونی نمی دونی برادر جان

گرفتار کدوم طلسم و نفرینم

نمی دونی چه سخته در به در بودن

 مثل طوفان همیشه در سفر بودن

برادر جان برادر جان نمی دونی

چه تلخه وارث درد پدر بودن

 دلم تنگه برادر جان؛ برادر جان دلم تنگه

دلم تنگه از این روز های بی امید

 ازین شب گردی های خسته و مایوس

از این تکرار بیهوده دلم تنگه

همیشه یک غم و یک درد و یک کابوس

 دلم تنگه برادرجان؛  برادر جان دلم تنگه

دلم خوش نیست غمگینم برادر جان

از این تکرار بی رویا و بی لبخند

چه تنهایی غمگینی

که غیر از من همه

خوشبخت وعاشق

عاشق و خرسند

به فردا دل خوشم شاید که با فردا

طلوع خوب خوشبختی من باشه

شبو با رنج تنهایی من  سر کن

شاید  فردا روز عاشق شدن باشه

دلم تنگه برادر جان؛  برادر جان دلم تنگه.



شعر از : ایرج جنتی عطایی



نظرات 3 + ارسال نظر
charlie سه‌شنبه 19 فروردین 1393 ساعت 20:40 http://www.cactus88.blogfa.com

سلام امیر جان فدای سرت داداش .

اگه میخوای حجم اهنگ رو کم میکنم دوباره برات میفرستم که راحت بتونی ذخیرش کنی؟

بی زحمت.

سپیده یکشنبه 17 فروردین 1393 ساعت 13:08

سلام اهنگهای داریوش همه زیبا و به یاد ماندنی است .متشکرم

مهدی شنبه 16 فروردین 1393 ساعت 13:23

سلام آقا امیر.در متن شعر نوشته اید:تلسم
درستش میشه:طلسم

با تشکر از حسن توجه شما. تصحیح کردم.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد