Alkaya(شعر و ترانه/ ترجمه ترانه های ترکی)

پرواز را به خاطر بسپار....

Alkaya(شعر و ترانه/ ترجمه ترانه های ترکی)

پرواز را به خاطر بسپار....

آمده ام که سر نهم: مولوی


آمده ام که سر نهم، عشق ترا به سر برم

ور تو بگوئیم که نی، نی شکنم، شکر برم


آمده ام چو عقل و جان، از همه دیده ها نهان

تا سوی جان و دیدگان مشعله ی نظر برم


آمده ام که ره زنم، بر سر گنج شه زنم

آمده ام که زر برم، زر نبرم خبر برم



گر شکند دل مرا، جان بدهم به دلشکن
گر ز سرم کله برد، من ز میان کمر برم



اوست نشسته در نظر، من به کجا نظر کنم ؟
اوست گرفته شهر دل، من به کجا سفر برم ؟



آنکه ز زخم تیر او، کوه شکاف می کند
پیش گشاد تیر او، وای اگر سپر برم



در هوس خیال او همچو خیال گشته ام
وز سر رشک نام او نام رخ قمر برم



این غزلم جواب آن باده که داشت پیش من
گفت بخور نمی خوری پیش کسی دگر برم


نظرات 1 + ارسال نظر
masi شنبه 12 اسفند 1391 ساعت 14:12

vay vay vay, vay az in ghazal ......................
vay az molanaye nazaninam,tnx.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد