بودن:
گر بدین سان زیست باید پست
من چه بی شرمم اگر
...
فانوس عمرم را به رسوایی نیاویزم
بر بلندِ کاج ِ خشکِ کوچه ی بن بست، من.
گر بدین سان زیست باید پاک
من چه ناپاکم اگر ننشانم از ایمان خود
چون کوه
یادگاری جاودانه
بر تراز ِ بی بقای خاک.
احمد شاملو:هوای تازه
عالی بود . خیلی ممنون از حضور گرمت در وبم
من پست می زیم
بدان خو گرفته ام!
مردانگی و عزت آنچه فراموش شده از یادها همه تن در گریبان شده ایم پی نان شب خود همه در تلاشیم برای نابودی برادر خود تا اعتماد نفسمان را بیشتر کنیم دریغا که با هر خفت و خواری هر روز ضربه های کاری به اعتماد نفس خود می زنیم و اشتباه میرویم میدانیم اما باز اشتباه میکنیم .
چراغی در دستم
چراغی در برابرم
من به جنگ سیاهی ها می روم
آیینه ای در برابر
آیینه ات قرار می دهم
تا از تو ابدیتی بسازم